دختری به نام سایرا

روزانه نوشت

دختری به نام سایرا

روزانه نوشت

نمیدانم چه میخواهم بگویم ....

سلام بر عزیزان دل خودم  

 هرچی سرمایه داشتیم رفت  - حتی موتور  زیر پامون


بر باعث و بانیش لعنت - الهی خیر ما بشه شر برا اونا 


ولی این وسط بی تدبیری های کاظم هم کم نبود که اونم نمیبخشم - الان دارم قسط چیزی رو میدم که کاظم با بی تدبیریش به باد داد 


خدا اونم خیر نده و منی که 400 حقوقمه 350 قسط میدم برا وامی که کاظم به بادش داد 


و من تا خرداد بیشتر حقوق ندارم و آخرین قسط هم خرداده 


و طعم تلخ این روز ها در کنار بیکار شدن کاظم و ترس از آینده ای مبهم همه داره منو ذوب میکنه 


و این وسط استرس هایی که بابت مریضی پدر کاظم توسط خواهرش داره وارد میشه دیگه امان و طاقتمو بریده 


بین خودمون باشه با مشکلات قبلی و مشکلات جدید خیلی دارم فکر میکنم که چرا من تو این زندگی واستادم 


و چرا وقتی خانواده کاظم اولویت اولش هستن و حتی به اندازه ای که من میخوام اون تلاشی برا پیدا کردن کار نمیکنه چرا واستادم 

و دیشب تازه فهمیدم حدود 4 ملیونی که دلم بهش خوش بود که دست کسی داریم هم به باد رفته توسط بازم آقا کاظم که دلایلی آورد منطقی نبود اصلا ولی چون عصبی بود دهنمو بستم 


خیلی این روزا حالم بده 


از طرفی فشار خانوادهها  تو مدرسه - فشار توقعات بجا و بی جای مدیرمون - خدایا دلت به حالم نمیسوزه 


خانوادمم هیچ کس خبر نداره - دلم داره میترکه - خدایا ......


چقدر دلم مرگ میخواد - چقدر دلم به حال خودم میسوزه ......

 

نظرات 7 + ارسال نظر
شهره چهارشنبه 22 دی 1395 ساعت 06:40

باهاش منطقی صحبت کن. احساس میکنم بلوغ نرسیده. یعنی چی اخه.درسته که اشتباه بخشی از زندگیه ولی بشرط پذیرفتن و سعی دوباره کردن.بهش بفهمون که خانواده ی اول هر مردی زن و بچش هستن هر مردی. صحبت کن باهاش یا مشاوره برید اگه جواب نداد قبل بچه دارشدن حتما فکری بکن. در مورد مالی هم زن نباید یه قدم جلوتر از مرد بره. مردا هم فرق ندارن همشون عادت میکنن اشتباه محضه. جلوش شاد و بیخیال نشون بده تا به تو تکیه نکنه و بفکر بیفته.شما چند سالته

حرفات کاملا منطقی و درسته ممنونم از راهنمایی هات
من 29

هیلا سه‌شنبه 21 دی 1395 ساعت 03:02

سلام عزیدم خیلی ناراحت شدم چرا به خانواده ت نمیگی؟ ان شاالله ضامن اهو ضمانتتون رو کنه و گره از کارتون باز شه عزیزم :(

به خاطر اینکه در مقطع فعلی ندارن کمک کنن - تا حالا هم حسابی کمک کردن و ا ز اینکه کاظم یهو مغازه رو واگار کرد ناراحت بودن - بعدشم فقط غصه میخورن - گناه دارن خوب
انشالله

فاطمه دوشنبه 20 دی 1395 ساعت 12:28

برات دعا می کنم. ان شاء الله خدا کمکتون کنه
توکلت به خدا باشه. درکت می کنم منم هم این روزها رو گذروندم و دارم می گذرونم....

انشالله به زودی این دوران مزخرف تموم بشه و آرامش به هرکس که گرفتاره برگرده

غوره شنبه 18 دی 1395 ساعت 10:03

خودت رو بسپار به خدا ..
انشالله درهای گشایش به روت باز خواهد شد . برات از خدا آرامش طلب میکنم .

ممنونم دوست عزیزم

رقیه شنبه 18 دی 1395 ساعت 02:25

انشالله همه گرفتاریهاتون حل بشه وروزیتون پربرکت ماهم یه مدته گرفتاریم تمام زندگیمون به بادرفت به خاطردلسوزی شوهرم بیست وهفت ملیون بدهی درست کردبرامون بادوتابچه مدرسه ای ومستاجری اخرم زبونشدومترونیم درازه بلاییه که برادرش سرمون اورد برام دعاکن که ازاین گرفتاری خلاص بشیم

واویلا - الهی به حق آب روی امام رضا (ع) گره از کارت باز بشه

رضوان جمعه 17 دی 1395 ساعت 02:50

سلام بعد مدتها از بی خوابی و چرخ زدن تو نت اومدم اینجا
وااای که چقدر ناراحت شدم،اخه چرا باید اینطوری باشه،دلم گرفت بخدا
خدایا اخه دوست من چرا بابد اینقدر اذیت بشه،
خداهر دعا گوتم به شرط اینکه قابل باشم،امیدت به خدا

سلام رضوانی جونم - میبینی خواهری
دعا کن برام

نسیم پنج‌شنبه 16 دی 1395 ساعت 15:56

سلام عزیزم خیلی ناراحت شدم ایشالا خدا خودش درهای رحمت و برکت رو به روتون باز کنه یکم صبر داشته باشه ایشالا زندگی به کامت بشه .اگه فضولی نیست چند ساله ازدواج کردید ؟خیلی سخته ادم پیش خانوادش بخواد خودش رو شاد نشون بده در حالیکه نیست

انشالله - دعا کن برام - 6 سال
خیلی سخته خیلی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.